در مورد تاثير استفاده از پوشش رنگ تيره بر سلامت روان ميگويد: تاكنون هيچ بررسياي در مورد اثر منفي رواني پوشيدن لباس تيره بر افراد، انجام نشده است. از نظر منطقي هم پوشيدن لباس تيره نميتواند تاثير مثبت يا منفي بر سلامت روان داشته باشد. مشاهده شده است كه افراد افسرده، رنگهاي تيره را ترجيح ميدهند. اگر فردي از نظر وضعيت عاطفي در شرايط مطلوبي به سر برد و شاد باشد، رنگهاي روشن را براي پوشش خود ترجيح ميدهد.
پژوهشهايي در مورد تاثير رنگ روي انسانها انجام شده كه حكايت از تاثير رنگهاي گوناگون بر وضعيت رواني افراد به صورت كوتاهمدت و وضعيت فيزيولوژيك انسان دارد كه برخي از آنها، جنبه زيستشناختي دارد و برخي ديگر ناشي از تاثير رنگهاي گوناگون به عنوان نماد است. به طور مثال رنگهاي سرد مانند آبي روشن محيط را سردتر نشان ميدهد. رنگهاي گرم مانند نارنجي محيط را گرمتر به نظر ميآورد. رنگ زرد روشن باعث سرزندگي و رنگهاي آبي و سبز موجب آرامش و رنگ سرخ باعث برانگيختگي ميشود. رنگ سفيد حاكي از پاكي و معصوميت و رنگ صورتي نماينده هيجانات تعديل شده است. در عين حال استفاده از رنگ خاصي نميتواند سبب بروز بيماري از جمله بيماريهاي رواني شود.»
او دليل انتخاب رنگ از سوي فرد را به جز علاقهمندي به کاربرد وسيله مورد نظر نيز وابسته ميداند و توضيح ميدهد: انتخاب رنگ از سوي افراد جنبه نمادين دارد. همچنين بايد به اين نكته توجه كرد که كاربرد وسيله موردنظر در گزينش رنگ، نقش دارد. بهتر است در اين مورد، خواست و سليقه فرد موردتوجه قرار گيرد و از هرگونه افراط و تفريط يا اعمال سليقه شخصي براي ديگران پرهيز شود.»
کودکان و رنگ?ها
دکتر فدائي در مورد انتخاب رنگ لباس براي کودکان ميگويد: به طور سنتي براي پوشش كودكان، رنگهاي روشن و زنده بيشتر به كار ميرود و آنها به طور طبيعي اينگونه رنگها را ميپسندند. در اين مورد بهتر است از سليقه كودكان پيروي شود و رنگ خاصي به آنها تحميل نشود.»
بيماران و رنگ?ها
او در مورد تاثير رنگ پوشش بيماران اشاره ميکند: معمولا براي پوشش بيماران از رنگ سفيد يا رنگهاي روشن استفاده ميشود اما علت عمده اين امر آن است كه آلودگي و ناپاكي پوشش، سريعتر تشخيص داده و تعويض شود. به هر حال هر رنگي كه يادآور طبيعت و زندگي باشد براي پوشش بيماران بستري مناسبتر است زيرا يادآور شور زندگي در آنهاست.»
دکتر فدائي با اشاره به بررسياي كه چند سال قبل در مورد ترجيح رنگها از سوي نمونهاي از ن و مردان سالم و بيماران مبتلا به بيماريهاي عمده رواني به عمل آورده است، بيان ميکند: مشخص شد كه رنگهاي سبز، آبي و صورتي سه رنگ اول در گزينش مردان و ن سالم ايراني است. در مقابل اين افراد، رنگهاي قهوهاي، خاكستري و مشكي را نميپسنديدند. در بيماران دچار بيماري شديد و رواني، رنگ سرخ، جايگزين رنگ صورتي بود. همچنين اين افراد رنگ زرد را نميپسنديدند. در پژوهش ديگري كه صرفا روي بيماران دچار افسردگي شديد (نابساماني افسردگي عمده) انجام دادم، معلوم شد كه رنگهاي تيره و به ويژه مشكي اولين انتخاب آنهاست.»
مردمان طبيعت، مردمان شادتر
دکتر سيدحسن حسيني، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران نيز در مورد جامعهشناسي انتخاب رنگ تيره به عنوان پوشش در برخي جوامع ميگويد: يکي از دلايل انتخاب رنگ لباس به آبوهوا و طبيعت محيط زندگي فرد باز ميگردد. مثلا در استانهايي مانند گيلان، مازندران و مناطق کوهستاني مردم تمايلي به استفاده از رنگهاي تيره ندارند و لباسهاي خود را از رنگهاي شاد و روشن تهيه ميکنند. در سفر به اين مناطق ميتوان شاهد لباسهاي رنگارنگ و گلگلي اقوام بختياري، کرد، ترکمن، مازني و گيلکي بود چرا که اين افراد در طبيعت رنگارنگي زندگي ميکنند بنابراين رنگهاي طبيعت اطراف خود را به عنوان رنگ پوشششان انتخاب ميکنند؛ انعکاس آبي دريا، سبز جنگل، زرد، نارنجي، سرخابي، قرمز، بنفش گلهاي دشتها را ميتوان در لباس ساکنان اين مناطق يافت. به طور کلي مردم روستايي که زندگيشان با طبيعت عجين است از رنگهاي شادتري براي پوشش خود استفاده ميکنند اما در مناطق شهري، استفاده از رنگهاي تيره عموميت بيشتري يافته است. در روستاها حتي ن از چادرهاي رنگي و گلگلي استفاده ميکنند در حالي که تمامي ن چادري شهري براي پوشش خود از چادر مشکي استفاده ميكنند.»
حتي برخي استفاده از بعضي رنگها را براي مردان نيز نادرست ميدانند به طور مثال پوشيدن رنگ قرمز براي مردان از نظر اين عده نامناسب است. در حالي که دين اسلام هرگز محدوديت رنگي براي مسلمانان قايل نشده است. حتي با نگاه به پوشش برخي مراجع ديني ميبينيم که آنها از پيراهنهاي سفيد و روشن، عباي کهربايي و نعلين شتريرنگ استفاده ميکنند.»
منبع:https://www.nedayemehr.ir/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%A2%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D9%88-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8-%D9%86%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%87%D8%B1/647-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B1%D9%86%DA%AF-%D9%85%D8%B4%DA%A9%DB%8C
به گزارش ایلنا، این تیم 7 هفته به پایان فصل اولین قهرمانیاش در لیگ برتر در 30 سال گذشته را مسجل کرد اما رقابت برای کسب سهمیه رقابتهای اروپایی و بقا در لیگ تا هفته پایانی ادامه داشت. با پایان فصل لیگ برتر، سایت فوربز نگاهی به عملکرد و وضعیت هر یک از 20 تیم انداخت.
لیورپول؛ قهرمان
بعد از فشار آوردن به منچسترسیتی در تمام طول فصل گذشته و در نهایت ناکامی در کسب مقام قهرمانی، لیورپول این فصل با عملکردی بهتر از همان ابتدای فصل منچسترسیتی را جا گذاشت و در نهایت با امتیاز اختلاف نسبت به این تیم قهرمان شد و به سه دهه انتظارش برای قهرمانی در لیگ پایان داد.
منچسترسیتی؛ نایب قهرمان
با استانداردهای بالایی که منچسترسیتی برای خودش تعریف کرده، هر دستاوردی جز قهرمانی برای این تیم ناکامی محسوب میشود. بعد از دو قهرمانی پیاپی، امسال نشد که شاگردان پپ گواردیولا در قهرمانیشان در لیگ برتر هتتریک کنند. با این حال آنها با 102 گل زده در طول فصل دارنده بهترین خط حمله شدند و با خریدهای احتمالی در فصل نقل و انتقالات، انتظار میرود که باانگیزهتر و قویتر برای دوباره دستوپنجه نرم کردن با لیورپول در فصل آینده برگردند.
منچستریونایتد؛ سوم
برای باشگاهی مثل منچستریونایتد به پایان رساندن لیگ در جایگاه سوم آن هم پشت سر اصلیترین رقبایش، دستاوردی نیست که بتواند به آن افتخار کند هرچند در قیاس با فصل گذشته که ششم شدند، سولشر و شاگردانش به خاطر بیتوجهی به منتقدان و کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا شایسته تحسین هستند. به طور معمول طرفندارن این تیم تصاویر تیم منچستریونایتد را در بازی ها به همراه دارند.
چلسی؛ چهارم
در اولین فصل مربیگری فرانک لمپارد به عنوان سرمربی چلسی، این تیم یک رده بالاتر از فصل گذشته لیگ را به پایان رساند هرچند که رقابتش با لسترسیتی برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان اروپا تا هفته آخر ادامه داشت. با پیوستن تیمو ورنر بازیکن جدید چلسی به این تیم و اضافه شدن خریدهای بزرگ بعدی، انتظار میرود که آبیها فصل آینده برای قهرمانی خیز بردارند.
لسترسیتی؛ پنجم
لسترسیتی در نیمه اول فصل آتشین بود و هشت بازی متوالیاش را برد که شامل یک برد 9 بر صفر مقابل ساوتهمپتون میشد. به نظر میرسید که روباهها سهمیه لیگ قهرمانان را خواهند گرفت هرچند آنها در روز آخر لیگ با قبول شکست خانگی مقابل منچستریونایتد این شانس را از دست دادند. برندان راجرز سرمربی روباهها از این اتفاق ناراحت خواهد بود اما این چیزی از ارزشهای کار او و شاگردانش که در بالاترین جایگاه از زمان قهرمانیشان در فصل 16-2015 لیگ را به پایان رساندند، کم نمیکند.
تاتنهام؛ ششم
فصلی که گذشت برای تاتنهام کلی فرازونشیب داشت. شروع ضعیف سبب اخراج مائوریسیو پوچتینو در ابتدای فصل شد و جانشین او ژوزه مورینیو هم اگرچه بهبودی نسبی در اوضاع تیم به وجود آورد اما تلاشهای او برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان کافی نبود و کسب سهمیه لیگ اروپا تمام دستاورد آقای خاص و شاگردانش بود که کمترین انتظار ممکن از آنها بود.
ولورهمپتون؛ هفتم
گرگها یک بار دیگر با سبک بازی هیجانانگیزشان تحسین کلی از علاقهمندان فوتبال جزیره را برانگیختند. این باشگاه حتی به کسب سهمیه لیگ قهرمانان هم نزدیک شد اما در نهایت در رده هفتم به کارش پایان داد، همان ردهای که فصل پیش کسب کرد که دستاوردی نسبتاً قابل قبول است.
آرسنال؛ هشتم
این فصل برای توپچیها فصلی برای از یاد بردن بود چون در پایینترین جایگاه در 25 سال گذشته، لیگ را به پایان رساندند. نشانههایی از اینکه سرمربی جدید تیم، میکل آرتتا - کسی که در ماه دسامبر هدایت توپچیها را از اونای امری تحویل گرفت – برای نجات تیم دوران بازیگریاش برنامه دارد، دیده میشود و قهرمانی در جام حذفی با شکست چلسی در فینال میتواند تا حدودی از ناکامی توپچیها در لیگ بکاهد.
شفیلدیونایتد؛ نهم
در مقطعی از فصل به نظر میرسید که شفیلدیونایتد تیمی دارای پتانسیل جنگیدن برای شگفتیسازی و کسب سهمیه لیگ قهرمانان در اولین فصل بازگشتش به لیگ برتر باشد. عملکرد این تیم هم واقعاً تحسینبرانگیز بود چرا که سبک بازیاش مبتکرانه و چشمنواز بود. ترکیب این موضوع و به پایان رساندن لیگ در نیمه بالای جدول، تیم کریس وایلدر را شایسته کسب نمرهای خوب میکند.
برنلی؛ دهم
بعد از پانزدهم شدن در فصل گذشته لیگ برتر و دستوپا زدن در نزدیکیهای منطقه سقوط، امسال شاگردان شان دایک دوباره خودشان را پیدا کرده و بازیهای تحسینبرانگیزی ارائه کردند. اتمام لیگ در نیمه بالای جدول با کسب نتایجی قابل توجه در طول فصل مانند پیروزی 2 بر صفر مقابل منچستریونایتد در اولدترافورد، بدان معناست که برنلی میتواند با اعتماد به نفس وارد پنجمین فصل حضور متوالیاش در لیگ برتر شود.
ساوتهمپتون؛ یازدهم
در ماه اکتبر زمانی که ساوتهمپتون در خانهاش 9 – صفر به لسترسیتی باخت و به رده هجدهم سقوط کرد، به نظر میرسید که این تیم کاندیدای سقوط است. در عوض هیأت مدیره تیم به سرمربی آلمانی آن رالف هازنهوتل اعتماد کرد و او هم با طرحریزی یک بازگشت تحسینبرانگیز، تیمش را نه تنها از منطقه سقوط دور کرد بلکه آن را به رده یازدهم رساند.
اورتون؛ دوازدهم
فصلی که گذشت برای اورتون ناامید کننده بود چرا که این تیم برای اولین بار از فصل
14-2013 نتوانست لیگ را در جمع 6 تیم بالای جدول به پایان برساند. ماندن در نیمه بالای جدول حداقل چیزی بود که هواداران اورتون از تیمی که برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان خیز برداشته بود، انتظار داشتند اما حتی ورود کارلو آنچلوتی در ماه دسامبر برای نجات تیم کافی نبود.
نیوکاسل؛ سیزدهم
نیوکاسل در ابتدای فصل باشگاهی درگیر بحران به نظر میرسید. خیلیها هم آن را کاندیدای سقوط میدانستند. استیو بروس با وجود داشتن تیمی نامتوازن، توانست کلاغها را از منطقه خطر دور کند و آنها را به رده سیزدهم برساند. حالا همه نگاهها منتظر ورود مالکان جدید و تغییر در اوضاع و احوال تیم است.
کریستال پالاس؛ چهاردهم
کریستالپالاس هم شاید جزو آن تیمهایی بود که باید در نیمه بالای جدول به کارش خاتمه میداد اما بعد از شروع دوباره لیگ و در حالی که به نظر میرسید بقای این تیم در لیگ قطعی شده، روند افتش آغاز شد و هفت بازی متوالی را باخت.
برایتون؛ پانزدهم
هدف برایتون از همان ابتدای فصل بقا در لیگ برتر بود و در نهایت هم محققاش کرد.
۱-در خیابانی، پنج خانه در پنج رنگ متفاوت وجود دارد.
۲-در هر یک از این خانه ها یک نفر با ملیتی متفاوت از دیگران زندگی می کند.
۳-این پنج صاحبخانه هر کدام نوشیدنی متفاوت مینوشند، سیگار متفاوت می کشند و حیوان خانگی متفاوت نگهداری می کنند.
سئوال: کدامیک از آنها در خانه، ماهی نگه می دارد؟
راهنمایی:
۱- مرد انگليسي در خانه قرمز زندگی می کند.
۲-مرد سوئدی، یک سگ دارد.
۳-مرد دانمارکی چای می نوشد.
۴-خانه سبز رنگ در سمت چپ خانه سفید قرار دارد.
۵-صاحبخانه خانه سبز، قهوه مینوشد.
۶-شخصی که سیگار (مال پال)می کشد پرنده پرورش می دهد.
۷-صاحب خانه زرد، سیگار (دانهیل) می کشد.
۸-مردی که در خانه وسطی زندگی میکند، شیر مینوشد.
۹-مرد نروژی، در اولین خانه زندگی می کند.
۱۰-مردی که سیگار (بلندز)می کشد در کنار مردی که گربه نگه می دارد زندگی می کند.
۱۱-مردی که اسب نگهداری می کند، کنار مردی که سیگار (دانهیل) می کشد زندگی می کند.
۱۲-مردی که سیگار (بلومستر)می کشد، آبجو می نوشد.
۱۳-مرد آلمانی سیگار (پرینس)میکشد.
۱۴-مرد نروژی کنار خانه آبی زندگی می کند.
۱۵-مردی که سیگار (بلندز)میکشد همسایه ای دارد که آب می نوشد.
من پيشنهاد مي كنم به اين صورت حل كنيد
اول در يك جدول كه ستون هاي افقي آن رنگ و كشور و سيگار و حيوان و نوشيدني قرار دارد را بگذاريدو
در ستون هاي عمودي عددهاي 1 تا 5 را قرار دهيد مثل جدول زير
خانه : ۱ 2 3 4 5
رنگ : زرد آبي قرمز سبز سفيد
كشور : نروژ دانمارك انگليس آلمان سوئد
سيگار : دانهيل بلندز پالمال پرنس بلومستر
حيوان : اسب پرنده سگ
نوشيدني : آب چاي شير قهوه آبجو
كه جواب جدول به صورت بالا است كه تو ضيح مي دهيم البته حيوان در ستون 1 و 4 را خودتان بگذاريد
1- از شماره 8 نتيجه مي گيريم كه شير در ستون 3 است
2-از شماره 9 نتيجه مي گيريم 1 نروژي است
3-از شماره 14 نتيجه مي گيريم 2 آبي است
4-از شماره 4 نتیجه میگیریم که خانه سفید یا شماره 3 هست یا 4
اگر خانه 3 سفید باشد با شماره 5 در تناقض هست پس فقط میتواند شماره 4 باشد
پس خانه 4 رنگ سبز و نوشيدني قهوه دارد و خانه 5 سفيد است
5- در ترجمه اصل معما اشتباه وجود داره
در حقیقت شماره 1 انگلیسی درست هست و نه کبوتر
با اینحساب رنگ قرمز فقط میتونه شماره 3 باشه و مليت انگليسي
و بخودی خود رنگ زرد متعلق به خانه شماره 1 است
6- از شماره 7 معلوم ميشه كه خانه1 سيگار دانهيل مي كشد
7-از شماره11 نتيجه مي گيريم كه خانه آبي كه شماره 2 است اسب دارد
8- از شماره 3 میدونیم کسی که چای مینوشه نمیتونه توی خونه شماره 1 باشه
از طرفی از شماره 12 مشخصه که آبجو هم نیست پس فقط آب میمونه. يعني خانه اول آب مي نوشد
9- از شماره 15 نتيجه مي گيريم كه خانه 2 سيگار بلندز مي كشد
10-از شماره 12 معلوم میشه کسی که خانه شماره 2 هست بخاطر سیگارش نمیتونه آبجو بنوشه
پس ساکن شماره 2 چای مینوشه
و خودبخود ساکن خانه شماره 5 آبجو مینوشه و سيگار بلو مستر مي كشد
11- از شماره 3 داريم كه خانه 2 دانماركي است
12-کسی که سیگار پرنس میکشه یا خانه شماره 3 است و یا شماره 4
از طرفی از حقیقت شماره 13 میدونیم که ملیت آلمانی داره
پس نمیتونه در خانه 3 باشه پس ساکن خانه 4 است
يعني خانه4 مليت آلماني و سيگار پرنس است
13- بخودی خود ساکن خانه 5 سوئدی
و سیگار مرد انگلیسی در خانه 3 پالمال خواهد شد
14- از شماره 2 سگ در خانه 5 وجود دارد
15-از شماره 6 پرنده در خانه 3 زندگي مي كند
16-از شماره 10 معلوم میشه که گربه فقط میتونه در شماره یک باشه
تموم شد حالا يك گزينه مي مونه كه آن هم ماهي هستش
بهتره خودتون يك جدول بكشيد و حل كنيد
تک شاخ موجودی افسانه ای به شکل اسب با یک شاخ روی سر است. بر پایه افسانه ها، تک شاخ ها را نمی توان به آسانی شکار کرد زیرا بسیار چابک هستند… آن ها ن و دختران را به مردان ترجیح می دهند… البته بعضی گویند که آن ها فقط توسط ن رام می شوند.به علت پخش برنامه کودک آن ،بخصوص دختران علاقه زیادی به پروفایل یونیکورن دارند.
تک شاخ (به لاتین: Unicornis) نام موجودی اساطیری و افسانه ای در فرهنگ اروپای کهن و قرون وسطی است. با این حال اسب تک شاخ در اساطیر دیگر فرهنگ ها نیز دیده شده است.
اسب تک شاخ اسبی سفید و زیبا با یال های بلند است که در افسانه های اکثر نقاط اروپا از آن یاد شده است. این موجود تخیلی بدنی به شکل اسب و شاخی در بالای سر خود دارد که قالبا به شکل مارپیچ است. تک شاخ ها در ابتدای کره بودنشان طلایی رنگند و پس از آن در سیر بلوغ به رنگ نقره ای در می آیند و بعد از بلوغ کامل سفید رنگ می شوند … آن ها عموماً از اسب های عادی لاغرتر ولی بلندترند.
ریشه اصلی تولد این موجود افسانه ای مشخص نیست. بعضی می گویند که این افسانه از یونان نشات می گیرد اما به خاطر گستردگی داستان هایی با شخصیت تک شاخ در کل اروپا و به خصوص شمال اروپا نمی توان آن را کاملاً جز اساطیر یونان نام برد.
این احتمال نیز می رود که افسانه تک شاخ از ناروال، گونه ای نهنگ ساکن آب های قطب شمال، سرچشمه گرفته باشد.
در قرون وسطی، داستان هایی درباره ی اسب های تک شاخ جادویی یا یونیکورن وجود داشت که مردم به آنها بسیار علاقه داشتند. می گفتند این اسب ها روی پیشانی، شاخ بلندی دارند. در آن زمان مردم تصور می کردند که برای شکار یکی از این اسب های تک شاخ باید دختر جوانی را تنها به جنگل بفرستند تا وقتی یکی از این اسب ها به دختران جوان نزدیک شود، سرش را روی زانو های دختر بگذارد و بخوابد….
اسب پرنده کدام است؟
در اسطوره های یونان باستان، داستان های جالبی درباره ی یک اسب پرنده ی جادویی به نام پگاس و سوارکار آن بلروفون وجود داشت. بر طبق این داستان ها، این اسب و سوارکارش اژدهای سه سری را کشتند. این اژدها شمیر نام داشت که قسمتی از آن شیر، قسمتی بز و قسمتی مار بود، و از دهانش شعله آتش خارج می شد
قنطورس چیست؟
در افسانه های یونان باستان، موجودات عجیبی وجود دارند که یکی از آنها قنطورس است. قنطورس موجودی است که نیمی انسان و نیمی دیگر اسب است. تقریبا تمام این موجودات افسانه ای وحشی و خطرناک بودند، به غیر از شیرون که پیر مرد عاقلی بود. معروف است که او معلم قهرمان افسانه ای یونان، از جمله جیسون بوده است…
اسب هشت پا کدام است؟
بزرگ خدای وایکینگ ها، ادن نام داشت. در افسانه ای آمده است که ادن روی اسبی به نام اسلایپیز سوار می شد که هشت پا داشت. اسلایپیز می توانست در زمین، هوا و دریا یورتمه برود!!!!
والیزها جنگجویانی بودند که می توانستند در آسمان سوارکاری کنند. آن ها اجساد قهرمانان جنگی را به بهشت ادن که وال هالا نلم داشت می بردند…
تیم ملی والیبال ایران در لیگ ملتهای ۲۰۱۹ به مقام پنجم رسید. اما سوالی که پس از پایان مسابقات باقی میماند این است که عملکرد، نتایج و رتبه تیم در این تورنمنت نشانه کامیابی است یا ناکامی.
سال ۲۰۱۴ درخشانترین سال تاریخ والیبال ایران بود. تیم ملی در آن سال با هدایت اسلوبودان کواچ» در رده چهارم لیگ جهانی و ششم قهرمانی جهان قرار گرفت و برای نخستین بار مدال طلای بازیهای آسیایی را بهدست آورد. اما در سالهای بعد دیگر خبری از آن نتایج درخشان نبود. اما لیگ ملتهای ۲۰۱۹ فرصتی بود برای پایان دادن به چهار سال رکود. پیش از آغاز این مسابقات در گزارشی، به بررسی نتایج تیم ملی در این سالها و چهار سال عادت به باخت پرداخته شده بود. در آن گزارش اشاره شده بود که ایران مدتهاست که مقابل تیمهای برتر والیبال جهان ناکام میماند.
شاگردان ایگور کولاکوویچ» در این مسابقات نتایج خوبی گرفتند و با ۱۲ برد از ۱۵ بازی مرحله مقدماتی در رده دوم جدول ایستادند. البته در دور نهایی با ۲ باخت از لهستان و برزیل، نتوانستند جایی میان چهار تیم برتر لیگ ملتها پیدا کنند. اما سوالی که شاید برای بسیاری از علاقمندان به والیبال پیش آمده باشد این است که آیا این نتایج نشانه پیشرفت والیبال ایران است؟ و آیا ایران یکی از تیمهای درجه اول والیبال جهان محسوب میشود؟
پیروزی مقابل بیستارهها
برای درک بهتر از عملکرد تیم ملی ایران، بهتر است ابتدا شرایط حریفان این تیم را بررسی کنیم. ایران تیم هشتم ردهبندی فدراسیون بینالمللی است و در لیگ ملتها مقابل ۷ تیم از ۹ تیم برتر جهان به پیروزی رسید. برزیل، فرانسه و امریکا در دور مقدماتی و لهستان و برزیل در دور نهایی، تنها تیمهای رده اول تا دهم جهان بودند که مقابل ایران به پیروزی رسیدند. برای مشخص شدن اینکه این تیمها چقدر از بازیکنان اصلی خود در بازی با ایران بهره میبردند، ترکیب ۱۴ نفره هر تیم را با فهرست این تیمها در مسابقات قهرمانی جهان ۲۰۱۸ مقایسه کردهایم.
ایران هم که تیم هشتم ردهبندی جهانی است، نسبت به مسابقات قهرمانی جهان ۶ تغییر داشت. سامان فائزی،مهدی مرندی، مرتضی شریفی، صابر کاظمی، محمدطاهر وادی و امیرحسین توخته در مسابقات قهرمانی جهان در میان بازیکنان ایران بودند اما در لیگ ملتها تنها شریفی برای چند هفته در فهرست ۱۴ نفره قرار گرفت که البته فرصت خاصی برای حضور در میدان پیدا نکرد.
با بررسی این جدول مشخص میشود که از میان ۱۰ تیم برتر جهان، به غیر از ایران، فقط تیمهای برزیل، کانادا و آرژانتین کمتر از نیمی از تیم خود را در بازی با ایران تغییر داده بودند. لیگ ملتهای والیبال، پس از المپیک، قهرمانی جهان و جام جهانی چهارمین درجه اهمیت را در مسابقات والیبال جهان دارد و چند سالی است که دیگر از سوی کشورهای قدرتمند دنیا به خصوص اروپاییها جدی گرفته نمیشود. امسال با توجه به در پیش بودن مسابقات انتخابی المپیک، این موضوع تشدید هم شده بود. پیش از این در گزارش دیگری این موضوع که چرا لیگ ملتها برای قدرتهای والیبال اروپا از همیشه بیاهمیتتر است بررسی شده بود. این دوره از مسابقات یک فرصت طلایی برای والیبال ایران بود تا به یک مدال جهانی برسد ولی به راحتی از دست رفت.
در این شرایط آیا پیروزی بر ایتالیا و روسیه که این همه ستاره مطرح خود را در اختیار نداشتند افتخاری برای والیبال ایران محسوب میشود؟ یا شکست از امریکا که بیشتر ستارههای خود را نداشت یا لهستان که به طور کلی با تیم دوم خود در مرحله نهایی لیگ ملتها شرکت کرد، نگرانکننده نیست؟
پیشرفت کیفیت فنی ایران
با وجود اینکه ایران نتوانست در لیگ ملتها، هیچیک از قدرتهای اصلی جهان را با بازیکنان اصلی شکست بدهد اما نمیتوانیم این نکته را فراموش کنیم که کیفیت بازی شاگردان ایگور کولاکوویچ» نسبت بهدست کم ۲ سال گذشته، پیشرفت محسوسی داشته است. عملکرد تیم ملی در سرویس، توپگیری و دریافت بهتر شده بود. در یکی دو سال گذشته بازیکنان متهم میشدند که با انگیزه پایین بازی میکنند و از حضور در ترکیب تیم ملی اشباع شدهاند اما ستارههای با تجربه ایران مثل سعید معروف» و سید محمد » با انگیزه زیاد در تمام مسابقات بازی کردند و نشان دادند و کل تیم روحیه جنگندگی بالا به مصاف حریفان میرفت.
امیر غفور» ستاره شاخص ایران در این دوره از مسابقات بود. عملکرد این بازیکن پس از یک فصل حضور در والیبال ایتالیا، رشد چشمگیری نسبت به سالهای گذشته پیدا کرده است. غفور حالا به یک پشت خط زن در کلاس جهانی تبدیل شده و در سرویس، اسپک، دفاع و توپگیری نمایش درخشانی داشت. این بازیکن ۲۸ ساله، قرار است در فصل پیش رو در تیم لوبه قهرمان سری آ و یکی از پرستارهترین تیمهای باشگاهی جهان بازی کند.
آیا تا به حال درباره چشیدن طعم غذاهای عجیب هم فکر کرده اید؟ غذاهایی که
بعضا عجیب، جالب و یا چندش آورند. در ادامه با غذاهایی آشنا می شوید که از
عجیب ترین ها در نوع خود محسوب می شوند.
عنکبوت سرخ شده، کامبوج
مشخص
نیست که مردم بومی از چه زمان این غذا را در فهرست غذایی خود اضافه کردند
اما احتمال می رود زمان شروع آن به دوران حکمرانی خِمر های سرخ که مواد
غذایی بسیار کمیاب بود، باز می گردد. امروزه عنکبوت ها را در مزارع درون
حفره های زیرزمینی پرورش می دهند و بیشتر متقاضیان آن گردشگرانند.
درباره
خود غذا باید گفت ظاهرا بافت آن نرم است و مزه ای شبیه مرغ دارد. گفته می
شود سر آن بهترین قسمت و پاها بسیار تُردند. هرچند خودن شکم آن به دلیل
وجود امحا و احشا و تخم توصیه نمی شود، اما برخی آن را هم بسیار لذیذ می
دانند.
بالوت یا تخم مرغ بارور شده، فیلیپین و آسیای شرقی
در واقع این غذا با
تخم اردک درست می شود بدین طریق که قبل از دفن کردن تخم ها، اول آن ها را
می جوشانند. البته بخشی از جنین تکامل نیافته اردک باید درون تخم وجود
داشته باشد. طبق اعتقادات بومیان جنین دارای پروتئین فراوان و برای تقویت
قوای جنسی بسیار موثر است.
سرآشپزهای ژاپنی چشم ماهی تُن را با سیر و سویا سس طبخ می کنند. گوشت چشم بسیار زیاد است و عدسی چشم بعد از پخت بسیار ترد می شود. مزیت خاصی در مصرف این غذا وجود ندارد و شاید فقط بتوان به وجود پروتئین آن اشاره کرد هرچند خود گوشت ماهی تُن هم به داشتن پروتئین بسیار معروف است.
ه ویچتی، استرالیا
این وعده غذایی به صورت زنده خورده می شود !
ابتدا سر جانور را می برند و با فشار دست شکمش را خالی کرده و سپس بدن نیمه
جان کرم را که هنوز لول می خورد و طعم تخم مرغ می دهد، می خورند !!
مکزیکی ها از قدیم الایام به خوردن کرم و ات معروفند و امروزه حتی در معروف ترین رستوران های این کشور به فروش می رسد. اکثرا آن را سرخ می کنند که البته طعم گوشت قرمز می دهد.
سوپ لانه پرنده، چین
دهه هاست که این سوپ در چین طرفدار دارد. برخلاف
اسمش هیچ چوب و خاشاکی در آن وجود ندارد. در حقیقت رشته این سوپ از بزاق
سفت شده پرستو درست می شود. این پرنده بزاق دهان خود را به صورت رشته رشته
در کنار علف های دریایی قرار می دهد که قبلا نیمه هضم کرده است. گفته می
شود این سوپ که طعم خاصی هم ندارد به تقویت قوای جنسی کمک می کند.
به گزارش نشریه میرر، کریستیانو رونالدو در طول دوران بازیگریاش چند بار عنوان بهترین بازیکن فوتبال جهان را از آن خود کرده است که آخرین آنها سال 2016 بود که توپ طلا و جایزه فیفا را با هم برد. جایگاه او اما در شبکههای اجتماعی حتی فراتر از این است چرا که لقب محبوبترین ورزشکار دنیا را یدک می
عکس های شخصی رونالدو در دو شبکههای اجتماعی مجموعاً 143.9 میلیون دنبال کننده (Follower) دارد که صفحه توییتر او را 50.5 میلیون نفر و صفحه اینستاگرامش را 93.4 میلیون نفر دنبال میکنند.
برتری قاطع رونالدو در ردهبندی محبوبترین ورزشکاران دنیا در فضای مجازی در حالی است که رقیب اصلی او لیونل مسی در این ردهبندی رتبه سوم را دارد. مسی کمتر از نصف رونالدو یعنی 66.1 میلیون نفر طرفدار دارد که البته تمام این افراد او را در اینستاگرام دنبال میکنند.
مسی در توییتر حساب کاربری ندارد. علاوه بر این عامل دیگری که باعث اختلاف فاحش طرفداران مسی در شبکههای اجتماعی نسبت به رونالدو شده، این است که مهاجم آرژانتینی بارسلونا مانند رقیب پرتغالیاش یک کاربر اینترنتی فعال نیست و برخلاف رونالدو کم پیش میآید که لحظات زندگی شخصیاش را با طرفدارانش به اشتراک بگذارد. مسی از سال 2013 که حساب کاربریاش را در اینستاگرام ایجاد کرده تا کنون تنها 7 پست گذاشته است.
در زیر ردهبندی ورزشکاران دارای بیشترین طرفدار در شبکههای اجتماعی را مشاهده میکنید:
10- زلاتان ابراهیموویچ 27.5 میلیون (4.36 میلیون نفر در توییتر/23.2 میلیون نفر در اینستاگرام)
9- لوئیس سوارس 29.3 میلیون (8.8 میلیون نفر در توییتر/20.5 میلیون نفر در اینستاگرام)
8- آندرس اینیستا 31.9 میلیون (15.3 میلیون نفر در توییتر/ 16.6 میلیون نفر در اینستاگرام)
7- رونالدینیو 35 میلیون (14.3 میلیون نفر در توییتر/ 20.7 میلیون نفر در اینستاگرام)
6- گرث بیل 38.5 میلیون (11.3 میلیون نفر در توییتر/ 27.2 میلیون نفر در اینستاگرام)
5- خامس رودریگس 41.3 میلیون (12میلیون نفر در توییتر/29.3 میلیون نفر در اینستاگرام)
4- لبران جیمز 63 میلیون (34.4 میلیون نفر در توییتر / 28.6 میلیون نفر در اینستاگرام)
3- لیونل مسی 66.1 میلیون (بدون حساب کاربری در توییتر / 66.1 میلیون نفر در اینستاگرام)
2- نیمار 97.2 میلیون (27.6 میلیون نفر در توییتر/69.6 میلیون نفر در اینستاگرام)
1- کریستیانو رونالدو 143.9 میلیون نفر (50.5 میلیون نفر در توییتر/93.4 میلیون نفر در اینستاگرام)
خاطراتی درباره شفا امام رضا(ع) ذکر شده که به نقل چندی از آن ها می پردازیم.
روزی پیرمردی به همراه دختری که رویش را با چادر پوشانده بود و وی را روی زمین میکشید وارد صحن روضه منوره حضرت رضا شد. جلوی او را گرفتم و پرسیدم با این وضع کجا میخواهی بروی. جواب داد این دخترم است و برای گرفتن شفا به محضر حضرت میبرم. با درخواست من صورتش را باز کرد و شگفت زده دیدم که وی مُرده است و بی روح میباشد. برای اطمینان بیشتر به چند نفر از خادمان خانم گفتم که او را معاینه کنند و بعد از معاینه یقین حاصل شد که علایم حیاتی ندارد و از دنیا رفته است. با عصبانیت به پیرمرد گفتم که ای مرد تو حرم را با غسال خانه اشتباه گرفته ای. امام رضا مُرده زنده نمیکند بلکه مریض شفا میدهد و آن هم اگر مصلحت باشد. با التماس و تضرع فراوان پیرمرد به من گفت که اجازه بدهید او را به حرم ببرم، آخر این که برای شما ضرری ندارد و اگر هم شفا نیافت، برمیگردم و دفنش میکنیم. دلم به رحم آمد و با خود گفتم حداقل برای زیارت وداع اجازه دهم که او را داخل حرم ببرد. بعد از ساعتی دیدم ولولهای در حرم به پا شد و با چشمان خودم دیدم که آن دختر مرده زنده شد.
دعوات راوندی میگوید:
امام جواد (ع) فرمود یکی از اصحاب پدرم مریض شد. حضرت رضا به عیادت او رفت و از او پرسید: چطوری؟» گفت: بعد از آمدن شما مرگ را به چشم خود دیدم.» (میخواست با این جمله دردی را که از شدت بیماری میکشید، نشان دهد.) امام فرمود: مرگ را چگونه دیدی؟» گفت: سخت و دردناک.» حضرت فرمود: مرگ را ندیدی، آنچه دیدی فقط کاری بود که مرگ در ابتدا با تو میکند و بدین وسیله گوشهای از احوال خود را به تو نشان میدهد. مردم دو دستهاند: کسانی که با مرگ راحت میشوند و کسانی که با مرگشان دیگران از دستشان راحت میشوند. ایمانت به خدا و ولایت را تجدید کن تا از کسانی باشی که با مرگ راحت میشوند.
آن مرد هم همین کار را کرد. آنگاه گفت: ای پسر رسول خدا! اینان فرشتگان پروردگارند که با درودها و هدایا بر شما سلام میکنند. آنها روبروی شما ایستادهاند. اجازه بدهید بنشینند.» امام رضا (ع) فرمود: بنشینیدای فرشتگان پروردگار من!» سپس به مریض فرمود: از آنها بپرس آیا دستور داشتند که در حضور من بایستند؟» مریض گفت: از آنها پرسیدم، گفتند اگر همۀ فرشتگانی که خدا آفریده در محضر شما باشند، برای شما خواهند ایستاد و تا اجازه ندهید نخواهند نشست. خدای بزرگ به آنان چنین دستور فرموده است.» آنگاه مرد چشمانش را بست و گفت: سلام بر توای پسر رسولخدا، این شمایید که در کنار محمد (ص) و امامان پس از او در برابرم ایستادهاید.» این را گفت و جان داد.
علی ماشی از خادمان حرم قدس رضوی (ع) درباره معجزاتی که در حرم مطهر امام (ع) دیده میگوید:
در آذرماه سال ۱۳۸۳ مفتخر به پوشیدن لباس دربانی حضرت شدم و از ایشان خواستم عنایتی کند و یکی از معجزات خودش را به من نشان دهد. مدتی بود که خدمت برایم عادی شده بود و میخواستم برای اطمینان قلبم ایشان عنایتی کنند. ساعت ۱۰صبح بود. ساعت شیفت من رو به پایان بود. باران میآمد و عطر خاصی در حرم پیچیده بود. شنیده بودم اگر معجزهای شود مردم به دنبال شخص شفا یافته میروند تا قطعهای از لباس او را برای تبرک ببرند، اما من تا آن روز اتفاقی به این شکل ندیده بودم. تمام اتفاقات در یک لحظه رخ داد. در وسط صحن یکی از همکارانم داد میزد برادر علی کمک نمیکنی؟
نگاه کردم و دیدم کودکی در بغلش است و به آرامی از پنجره فولاد جدا شد تا کسی او را نبیند و حرکت کرد تا به آن سمت صحن رود. وسط صحن مردم فهمیدند و همگی هجوم آوردند تا قطعهای از لباس این کودک را برای تبرک با خود ببرند. سمت دوستم رفتم و کودک را از او گرفتم و به جایی بردم. سپس از مادرش پرسیدم موضوع چیست و او بعد از ۱۰ دقیقه گریه کردن گفت: قلب بچه ام از کودکی بزرگ شده و شش ماهش است دکترها جوابش کرده اند و آورده ایم این جا یا حضرت رضا (ع) خوبش کند، یا جسدش را همین جا دفن کنیم. از مادرش پرسیدم پرونده پزشکی همراهت داری؟ پرونده اش را نگاه کردیم و دیدیم مشکلش اساسی بوده، از پلههای اتاق پایین آمدم.
در ایوان طلا یکی از خادمان حرم دختر سه ساله کوچکی در بغلش بود و تمام زائران دنبال او میدویدند. کمکش کردم و کودک را در اتاق آگاهی بردیم تا آسیبی به او نرسد. با لحنی خاص از پدرش پرسیدم: چه شده؟! و او پاسخ داد: در حال بازی کردن بود و سماور آب جوش بر رویش ریخت. گوشت یک پارچهای بر روی صورتش در آمده بود و معالجه نمیشد. برای شفا یافتم به حرم امام رضا (ع) آوردیم و پس از شفا یافتن هیچ علامت و نشانهای از آن لکه بزرگ در صورت دخترم نیست. پدرش باور نمیکرد. دیده بودم نابینا و فلج شفا پیدا میکند، اما این گونه معجزه خیلی عجیب بود. صورت دختر میدرخشید.
جو بایدن پیش از انتخابات نوامبر در نظرسنجیها بطور مداوم نسبت به دونالد ترامپ، برتری قابل توجهی داشته است. اما علیرغم پاسخ مصیبتبار رئیسجمهوری به شیوع کرونا -که اقتصاد را بسیار ضعیفتر از آنچه در گذشته بود، کرده است- دونالد ترامپ در مورد این سوال که کدام یک از نامزدها برای اقتصاد ایالات متحده بهتر است، حاشیه اندک برتری خود را حفظ کرده است.
با تشکر از ترامپ، کشوری که فقط ۴ درصد از جمعیت کنونی جهان را شامل میشود، در حال حاضر بیش از ۲۰ درصد از کل مرگومیر ناشی از کرونا را تشکیل میدهد. این آمار و ارقام با توجه به سیستم مراقبتهای بهداشتی پیشرفته -و البته گران- آمریکا، نتیجهای کاملاً شرم آور است.
این فرض که جمهوریخواهان از نظر اقتصادی بهتر از دموکراتها هستند، یک افسانه دیرینه است که باید از بین برود. در کتاب چرخه های ی و اقتصاد کلان» (چاپ ۱۹۹۷)، من و آلبرتو آلسینا -اقتصاددان بزرگ و فقید- نشان دادیم که دولتهای دموکرات نسبت به دولتهای جمهوریخواه به رشد اقتصادی سریعتر، بیکاری پایینتر و بازار سهام قویتر تمایل بیشتری نشان دادهاند.
در حقیقت، رکود اقتصادی در ایالات متحده تقریباً همیشه در دولتهای جمهوریخواه رخ داده است -الگویی که از زمان انتشار کتاب ما تاکنون همچنان ادامه داشته است-. رکود در سالهای ۱۹۷۰، ۸۲-۱۹۸۰، ۱۹۹۰، ۲۰۰۱، ۰۹-۲۰۰۸ و ۲۰۲۰ همه زمانی اتفاق افتاد که یک جمهوری خواه در کاخ سفید بود (به استثنای رکود اقتصادی ۸۲-۱۹۸۰، که تحت ریاستجمهوری جیمی کارتر آغاز شد اما در دولت رونالد ریگان ادامه یافت). به همین ترتیب، رکود بزرگ ۰۹-۲۰۰۸ که به واسطه بحران مالی ۰۸-۲۰۰۷ رخ داد نیز تحت نظر جمهوریخواهان، ایجاد شد.
این گرایش تصادفی نیست: تهای ضعیف نظارتی منجر به بحرانهای مالی و رکود اقتصادی میشود. و با اضافه شدن مشکلات، جمهوریخواهان به طور مداوم تهای مالی بیپروایی را پی میگیرند که به اندازه آنچه دموکراتها هزینه میکنند، هزینهبر است، اما جمهوریخواهان از افزایش مالیات برای جبران کسری بودجه ناشی از افزایش هزینهها خودداری میکنند.
به دلیل چنین سوء مدیریتی در دوره ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور باراک اوباما و معاونش جو بایدن بدترین رکود اقتصادی از زمان رکود بزرگ را به ارث بردند. در اوایل سال ۲۰۰۹، نرخ بیکاری ایالات متحده از ۱۰ درصد فراتر رفت، رشد اقتصادی در سقوط آزاد بود، کسری بودجه قبلاً از ۱.۲ تریلیون دلار فراتر رفته بود و بازار سهام افت تقریباً ۶۰ درصدی داشت. با این حال، در پایان دوره دوم ریاست جمهوری اوباما -در اوایل سال ۲۰۱۷- همه این شاخصها به طور گستردهای بهبود یافتند.
در حقیقت، حتی قبل از رکود ناشی از پاندمی کرونا، وضعیت اشتغال، تولید ناخالص داخلی ایالات متحده و همچنین عملکرد بازار سهام در دوران اوباما بهتر از ترامپ بوده است.
دونالد ترامپ میلیونها دلار از پدرش به ارث برد، تا در راه شکستهای تجاری خود صرف کند، درست همانگونه که او یک اقتصاد قدرتمند را از سلف خود به ارث برد، اما تنها در یک دوره نابود کرد.
افزایش قیمت سهام در اوت گذشته مصادف با اوجگیری پیشتازی بایدن در نظرسنجیها بود و این نشان میدهد که بازارها از احتمال ریاست جمهوری بایدن یا کسب اکثریت کنگره توسط دموکراتها عصبی نیستند. دلیل آن نیز ساده است: بعید است دولت بایدن تهای اقتصادی افراطی را دنبال کند. ممکن است بایدن توسط مشاوران ترقیخواه (چپگرا) احاطه شده باشد، اما همه آنها کاملاً در جریان اصلی ی قرار دارند. بهعلاوه، گزینه وی برای معاون ریاست جمهوری، کامالا هریس، سناتور کالیفرنیا، یک میانهروی اثبات شده است. همچنین بیشتر سناتورهای دموکرات که ممکن است وارد کنگره جدید شوند اغلب به لحاظ گرایش ی بیش از اینکه متعلق به جناح چپ باشند در مرکزیت حزب دموکرات قرار دارند.
بله، دولت بایدن ممکن است نرخ مالیات حاشیهای را برای شرکتها و یک درصد خانوارهای ثروتمند آمریکا افزایش دهد (نرخی که قبلاً ترامپ و جمهوریخواهان کنگره صرفاً برای کمک مالی ۱.۵ تریلیون دلاری به ثروتمندان و اهداءکنندگان مالی، آن را کاهش دادند). اما نرخ مالیات بالاتر تنها منجر به ضربه خفیف به سود شرکتها میشود. همچنین هر هزینه مازادی که به این سبب به اقتصاد وارد میشود با ت های دیگر بایدن جبران خواهد شد.
یکی از این تها بستن روزنههایی است که امکان فرار مالیاتی و انتقال سود و تولید به خارج از کشور را فراهم میکنند. و دیگری تهای پیشنهادی بایدن موسوم به ساخت آمریکا » است که برای ایجاد مشاغل، سود و تولید بیشتر در داخل کشور طراحی شدهاند.
علاوه بر این، در حالی که ترامپ و جمهوریخواهان همکار وی حتی برای تدوین یک بستر اقتصادی-ی در این انتخابات خود را به زحمت نیانداختهاند، بایدن مجموعهای از تهای مالی را پیشنهاد داده که برای تقویت رشد اقتصادی طراحی شدهاند. اگر دموکراتها علاوه بر کاخ سفید کنترل هر دو مجلس سنا و نمایندگان را در دست بگیرند، دولت بایدن یک محرک مالی بزرگتر را برای خانوارها، کارگران و مشاغل کوچک که به آن نیاز دارند، در نظر دارد. به همین ترتیب تهایی را برای هزینه زیرساختهای ایجاد شغل و سرمایهگذاری در اقتصاد سبز دنبال میکند.
دولت بایدن برای کاهش مالیات میلیاردرها سرمایهگذاری نمیکند، بلکه در آموزشوپرورش و بازپروری کارگران و نیز در تهای فعال صنعتی و نوآوری برای اطمینان از رقابت در آینده، سرمایهگذاری خواهد کرد . در دولت بایدن مشاغل خصوصی توسط عصبانیتهای توییتری رئیس جمهور وحشتزده نمیشوند.
دموکرات ها همچنین خواستار افزایش حداقل دستمزد برای تقویت درآمد و مصرف کارگران همراه با مقررات منطقیتر برای کاهش انتشار دی اکسید کربن هستند. آنها خواهان تهایی برای بازگرداندن قدرت چانهزنی به کارگران و محافظت از پساندازکنندگان در برابر مؤسسات مالی غارتگر هستند. آنها همچنین رویکرد بسیار معقولتری نسبت به تجارت، مهاجرت و ت خارجی دارند و خواهان ترمیم اتحادها و مشارکتهای بینالمللی ایالات متحده هستند.
اگرچه ترامپ به عنوان یک پوپولیست کاندیدا شد، او یک پلوتوکرات (پلوتو-پوپولیست یا حاکم ثروتمند عوامفریب) قابل قبول است و مانند یک پلوتوکراسی (حکومتی که توسط افراد با دارایی یا درآمد زیاد اداره و کنترل میشود) حکومت میکند. تهای اقتصادی وی برای کارگران آمریکایی و رقابت اقتصادی طولانی مدت فاجعه بار بوده است. ت های تجاری و مهاجرتی که به عنوان اقداماتی برای بازگرداندن مشاغل ایالات متحده معرفی شده بودند، نتیجه عکس داشته است.
مرگ ناشی از ناامیدی که به طرز نامتناسبی کارگران یقه سفید، یقه آبی و مبتدی را آزار میدهد در دولت ترامپ کاهش نیافته است. بیش از ۷۰ هزار مرگ به دلیل مصرف بیش از حد مواد مخدر در سال ۲۰۱۹ ثبت شده است.
اگر ایالات متحده بخواهد مشاغل با ارزش آینده را پر کند، باید نیروی کار خود را آموزش دهد، نه اینکه از حمایتگرایی مخرب و بیگانههراسی استقبال کند.
انتخاب رأی دهندگان آمریکایی که نگران چشم انداز اقتصادی آمریکا هستند نمیتواند از این روشنتر باشد. بایدن که مدتهاست به نگرانیهای یقه آبیها میپردازد، تنها نامزد انتخابات ریاست جمهوری در دوران اخیر است که سابقه آیویلیگ (شامل هشت دانشگاه خصوصی در شمال شرقی ایالات متحده) ندارد. او بیشتر از هرکسی برای بازسازی ائتلاف دموکراتیک و جلب حمایت رای دهندگان ناراضی و طبقه کارگر مناسب است. برای همه آمریکاییهایی که به آینده خود و فرزندان خود اهمیت میدهند، انتخاب صحیح در ماه نوامبر نمیتواند روشنتر از این باشد.
حال سئوال اینجاست: آيا روح وجود دارد به چه دليل؟
جواب: شخصيت واقعى آدمى را، جوهر مستقلى به نام روح» تشكيل مى دهد كه هم چون
گنجى در ويرانه ى تن پنهان، و سرچشمه ى عقل، ادراك، شعور و احساس انسانى
است؛ چنان كه مولانا مى گويد:
هست اندر اين تن جرم صغير *** روح رخشانى و دنياى كبير
روح چون گنجى زير دره اى *** آفتابى در دل يك ذره اى
جان گشايد سوى بالا بال ها *** تن فكنده در زمين چنگال ها
دلايل روشن و بى شمار عقلى و نقلى بر اثبات روح انسانى وجود دارد كه به نمونه هايى از آن اشاره مى شود:
دلايل عقلى
1.
ما در هر چيز كه شك و ترديد داشته باشيم در اين موضوع ترديدى نداريم كه
وجود داريم». علم ما به خودمان علم حضورى» است؛ يعنى من پيش خودم حاضرم و
از خود جدا و غايب نيستم. آگاهى از خودمان از روشن ترين معلومات ماست كه
احتياج به استدلال ندارد. اين من»، از آغاز تا پايان عمر، يك واحد بيش تر
نيست من امروز» همان من ديروز» و من بيست سال قبل» است. اكنون ببينيم
اين موجود واحدى كه سراسر عمر را پوشانده است چيست؟ آيا ذرات و سلول هاى
بدن و يا مجموعه ى سلول هاى مغزى و فعل و انفعالات آن است؟ اگر اين هاست كه
در طول عمر و تقريباً در هر هفت سال يك بار تمام آنها تعويض مى گردند. در
هر شبانه روز ميليون ها سلول در بدن ما مى ميرند و ميليون ها سلول تازه
جانشين آنها مى شوند، همانند ساختمانى كه تدريجاً آجرهاى آن را بيرون آورند
و آجرهاى تازه جاى آن بگذارند. اين ساختمان بعد از مدتى به كلى عوض مى
شود؛ بنابراين يك انسان هفتاد ساله، تقريباً ده بار تمام اجزاى بدنش عوض
شده؛ لذا اگر همانند مادى ها انسان را فقط جسم و دستگاه هاى مغزى و عصبى و
خواص فيزيكى و شيميايى آن بدانيم، بايد اين شخص، آن شخص سابق نباشد؛ در
حالى كه هيچ وجدانى اين سخن را نمى پذيرد. از اين جا روشن مى شود كه غير از
اجزاى مادى، يك حقيقت واحد و ثابت در سراسر عمر وجود دارد كه تعويض نمى
شود و اساس وجود ما را تشكيل مى دهد و عامل وحدت شخصيت ماست.(1)
2.
اگر انسانى در يك باغ وسيع، آرام و با هواى مناسب و بدون مزاحم و پديده اى
كه جلب توجه كند، قرار گيرد، در مقام آسايش كامل كه از همه ى اشياى اطراف و
حتى از اعضا و جوارح خود غافل شود، يك چيز همواره در كانون توجهش قرار
دارد و آن همان خود و روح اوست كه در اوج فراموشى مطلق، خود را فراموش نمى
كند و اصولا در هيچ جا، نه در اوج لذت و نه در حفيض اندوه و غم. (2)
3.
هر انسانى، كارها، اموال و اعضاى خود را به من» نسبت مى دهد مانند: ديدم،
انجام دادم، كتاب من، دست و پا و سر من. اين چه واقعيتى است كه حتى اعضاى
بدن به او تعلق دارد و غير از اعضاى بدن است، اين همان روح انسانى است. (3)
4.
دليل چهارم، يك دليل فلسفى محض است كه مطلق نفس (اعم از انسانى، حيوانى و
نباتى) را ثابت مى كند. جان داران و موجودات پيرامون ما هر كدام آثار و
كارهاى مختلف و متعدد مخصوص به خود بروز مى دهند؛ مانند: حس كردن، حركت هاى
متفاوت، رشد و نمو، توليد مثل و رفتارهايى كه مخصوص يك فرد خاص است. مبدأ و
ريشه ى اين آثار، ماده و هيولاى مشترك و صور جسميه نيست؛ زيرا در اين صورت
تمام آثار يكسان مى بود؛ پس حتماً يك موجود مجرد و غيرمادى در كار است كه
وجودش با ساير وجودهاى يكسان و مشابه فرق مى كند و آن همان نفس است. (4)
صور نوعيه، علت بروز واكنش هاى خاص يك نوع مى شود، لكن هيچ گاه نمى تواند
در جايگاه نفس باشد؛ چون نفس منشأ آثار ويژه ى فردى است، نه مربوط به تمام
افراد يك نوع؛ به قول مرحوم صدرالمتألهين:
هر نيرويى كه موجب بروز آثارى ناهمگون شود، همان نفس است. (5)
مثلا احمد و محمود در جسمانيت، انسانيت، شكل ظاهرى و. يكسان اند، اما هر كدام داراى اخلاق، رفتار و واكنش هاى ويژه ى خود هستند.
دلايل نقلى
1. قرآن كريم در آيات مختلف به وجود روح اشاره نموده است، مانند:
(فَإِذا
سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ (6)
)؛ هنگامى كه كار آن را به پايان رساندم، و در او از روح خود (يك روح
شايسته و بزرگ) دميدم، همگى براى او سجده كنيد.
(وَ لَقَدْ
خَلَقْنَا الاِْنْسانَ مِنْ سُلالَة مِنْ طِين ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً
فِي قَرار مَكِين ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا
الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا
الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللّهُ
أَحْسَنُ الْخالِقِينَ.)(7) ؛ و ما انسان را از عصاره ى گل آفريديم؛ سپس او
را نطفه اى در قرارگاه مطمئن -رحم- قرار داديم. سپس نطفه را به صورت علقه
-خون بسته -و علقه را به صورت مضغه -چيزى شبيه گوشت جويده شده-. در
آورديم سپس آن را آفرينش تازه اى داديم. پس بزرگ است خدايى كه بهترين
آفرينندگان است.
(فَإِذا سَوَّيْتُهُ) يعنى مربوط به ساختمان جسمى انسان و (وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي)
ربوط به آفرينش روح انسانى و (وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنْسانَ.)
ربوط به آفرينش جسم و بدن و (ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً) مربوط به آفرينش روح انسان است.
مراحلى
كه ميان گل خالص (سُلالَة مِنْ طِين) و پوشاندن استخوان ها به وسيله ى
گوشت (فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً) قرار دارد، يك نوع تكامل و حركت مادى
است؛ اما در مرحله ى (ثُمَّ أَنْشَأْناهُ.) حركت و تكامل فرق دارد؛ زيرا
به جاى (خَلَقْنَا) با لفظ (أَنْشَأْناهُ) تعبير شده كه به معناى ابداع و
آفرينش بى سابقه است كه با مراحل قبلى متفاوت است و اين جاست كه خداوند خود
را مى ستايد. (8)
2. در برخى از آيات، از مرگ به توفّى» تعبير شده است:
(اللّهُ يَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِينَ مَوْتِها) (9) ؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى كند.
تَوَفَّى»
از ماده ى وَفَّى» به معناى قبض و دريافت كردن است، نه از ماده ى فوت»
به معناى نابودى (10) . پس اين آيه به جسم و روح داشتن انسان و ماندگارى
روح نزد خداوند تصريح دارد.
اگر همه ى حقيقت انسان، جسم و بدن آن مى
بود، هنگام مرگ چيزى نمى ماند تا ملائك اقدام به قبض و دريافت آن كنند؛
بنابراين، هنگام مرگ، جسم در خاكدان مى ماند و روح نزد يزدان مى رود.
3. مسأله ى وجود روح و ماندگارى آن پس از مرگ، در كلام امام على(عليه السلام)به صورت روشنى بيان شده است:
و
صارَتِ الاجسادُ شَجَبةً بَعد بَضَّتِها و العظامُ نَخِرَةً بَعد
قُوّيِّها و الارواحُ مُرْتَهنَةً بثقْلِ اعبائها (11) ؛ بدن ها پس از آن
طراوت، پوسيده و خاك شدند، استخوان ها پس از نيرومندى پوسيده شدند؛ اما روح
ها در گرو سنگينى اعمال مانده اند.
اين جمله ى نورانى، هم اصل وجود و هم بقا و جاودانگى روح را بعد از جدايى و فرسوده شدن بدن مى رساند.
باشگاه بارسلونا در شرایط سختی به لحاظ اقتصادی قرار دارد و باشگاه تا 5 نوامبر فرصت دارد تا بازیکنان خود را برای کاهش دستمزدها راضی کند .
این اقدام ضروری است و لیونل مسی نیز آن را پذیرفته تا باشگاه دچار دردسر نشود .
در ماه آگوست جوزپ ماریا بارتومئو به لیونل مسی گفت که اجازه خروج به او نمیدهد و مسی نیز در مصاحبه ای مفصل به انتقاد از اقدامات مدیران پرداخت . مسی در آنجا توضیح داد که برای خروج اقدامات قانونی انجام نمیدهد زیرا مدیون باشگاه بارسلونا است و نمیخواهد باعث ناراحتی شود . مسی دوباره نیز چنین کاری میکند .
هزینه انجام دوباره اینکار برای مسی 30 میلیون یورو
در واقع حساب های باشگاه قرمز است . هرچند مدیریت قبلی ریسک های زیادی کرد تا به درآمد 1 میلیارد یورویی در فصل برسد اما اکنون وضعیت مالی باشگاه قرمز است و بلوگرانا در بحرانی بی سابقه فرو رفته است . با توجه به قوانین اسپانیا , باشگاه میتواند تا 30 درصد دستمزدها را برای جلوگیری از ضرر و زیان بیشتر کاهش دهد .
در ابتدا بازیکنان بارسلونا نسبت به پذیرش این درخواست بی میل بودند اما طبق گفته موندو دپورتیوو باید تا 5 نوامبر توافق صورت بگیرد . بارتومئو از بارسلونا رفت و لیونل مسی آماده است تلاش زیادی در این مورد انجام دهد ( حتی با وجود اینکه 30 میلیون یورو برای او هزینه خواهد داشت )
دلایل علمی عاشق شدن را بدانید. میتوان گفت که هر فردی در زندگی خود حداقل یک بار هم که شده عشق را تجربه میکند.
عشق و عاشقی هیچ ارتباطی به سن و سال، جنسیت، شغل و موقعیت اجتماعی ندارد و تقریبا افراد در همه جوامع و فرهنگها عاشق میشوند. فکر میکنید چه زمانی متوجه حضور فردی در قلب خود میشوید؟
این حس چه تغییراتی در شما بهوجود میآورد؟
این حسی که پیدا کردهاید، زودگذر است یا ماندگار؟
اصلا این احساس از کجا و چگونه در شما پدیدار میشود؟
محققان در جواب همه پرسشها اینچنین پاسخ میدهند که فرد در اثر تغییرات مولکولی و هورمونی عاشق میشود!
فرضیههای متعددی در مورد اساس زیستی عاشق شدن وجود دارد. برخی میگویند که عشق نتیجه اوجگیری میزان ماده فنیل ایتلامین، مولکولی پیامدهنده در مغز که ساختمان شیمیایی مشابه آمفتامین دارد، است.
برخی دیگر افکار ناخوانده عشق را به کاهش یافتن سیستمهای سروتونین یک ماده شیمیایی پیامرسان دیگر در مغز نسبت میدهند.
اما بیشتر پژوهشگران بر این باورند که عاشق شدن عاطفهای است که با اضطراب و ترس ارتباط دارد.
آنها اعتقاد دارند افراد اغلب در شرایط ترسناک پیوندهای قوی عاطفی و صمیمی برقرار میکنند و معیار آنها برای افراد عاشق فکر کردن به معشوق دستکم چهار ساعت در روز و رابطه داشتن با او برای بیشتر از شش ماه است البته گروهی از روانشناسان معتقدند احساس عاشق بودن حدود ۱۸ ماه تا ۳۰ سال ادامه پیدا میکند ولی نه به شدت اولیه.
اصلیترین هورمونی که در افراد عاشق بالا میرود همان هورمونی است که هنگام استرس در بدن ترشح میشود بنابراین وجود استرس و برانگیختگی در مراحل اولیه یک رابطه عاشقانه بارزتر است.
جالب اینجاست که در مردان درگیر عشق میزان تستسترون، همان هورمونی که مسوول ایجاد میل جنسی و رفتار پرخاشگرانه در دو جنس مرد و زن است، کمتر از مردان غیرعاشق است.
اما در ن عاشق میزان این هورمون افزایش مییابد که این تغییرات این فرضیه را در بین دانشمندان قوت میبخشد که ممکن است عاشق شدن تا حدی تفاوتهای میان دو جنس را از بین ببرد، یعنی مردان را ملایمتر و ن را تهاجمیتر کند.
دانش امروز نشان میدهد احتمالا نوع عمل هورمونهای ما در داشتن یک زندگی سعادتمند دخیل هستند.
همه مردها و زنهایی که با هم ازدواج میکنند، دوست دارند زندگیشان دوام داشته باشد، بنابراین سالهاست که علم در حال کاوش منشاء عصبی – زیستی احساسات انسان است.
داستانهای رمانتیک پر است از عشق در اولین نگاه، ازدواج، بچهدار شدن، خوشبخت شدن و مرگ که با وجود پیچیدگیهای زندگی امروز، داشتن چنین زندگیای آرزوی هر زوجی است و همه مردها و زنهایی که با هم ازدواج میکنند خواهان یک زندگی عاشقانه و پایدار هستند.
در اولین برخورد، بدن شما و مرد مقابلتان اطلاعات متفاوتی را رد و بدل میکند که تبادل اطلاعات با فرومونها نوعی ترکیبات حیاتی که از غدد لنفاوی زیر بغل ترشح میشوند، انجام میگیرد.
بعد از طی مرحله نخست، در صورتی که نگاه، خنده یا ژستی از فرد مقابل باعث جذب زن یا مرد شود، شخص احساس میکند دلبسته طرف مقابل است.
اکسیتوسین هم هورمونی است که بانوی عشق» لقب گرفته است. صدای فرد مورد علاقه، خاطرات شیرین، حتی یک نگاه مهربان باعث ترشح این هورمون در بدن میشود.
اکسیتوسین به مقدار زیادی در اولین رابطه عاشقانه در بدن ترشح میشود (این هورمون عامل انقباضهای دوره زایمان هم هست).
وقتی دو نفر به هم وابسته میشوند و اعتماد کامل بینشان شکل میگیرد ترشح این هورمون در بدن آغاز میشود و در حقیقت میتوان گفت این هورمون جزو هورمونهایی است که ترشح آنها نهتنها دلایل فیزیولوژیک، بلکه احساسی دارد.
اکسیتوسین باعث وابسته شدن و عشق دو فرد به هم میشود و افراد را به داشتن یک زندگی بادوام، رابطه شویی مکرر و داشتن فرزند و …. ترغیب میکند.
دانشمندان و محققان عاشق شدن را به سه مرحله تقسیم کردهاند: مرحله اول شهوت است که در هر دو جنس زن و مرد به دلیل وجود هورمونهای جنسی استروژن و پروژسترون پدید میآید که دوره کوتاهی دارد.
مرحله دوم مجذوبیت و دل باختن است. از این مرحله است که واقعا عشق پا میگیرد. در این مرحله فرد دیگر نمیتواند به چیزی جز معشوقش فکر کند.
این مرحله از علاقمند شدن باعث فعال شدن واکنشهای استرسزا و افزایش سطح آدرنالین و کورتیزول در خون میشود. این فرآیند تاثیر فریبندهای در فرد ایجاد میکند.
وقتی او را برای اولین بار میبینید بدنتان عرق میکند، قلبتان سریعتر میتپد و دهانتان خشک میشود.
مرحله سوم دلبستن است که تعهد طولانیمدت را به همراه دارد. فکر کنید اگر مرحله اول یعنی شهوت و مرحله دوم یعنی مجذوبیت طولانی بنابراین، هر فردی که عاشق میشد نابودیش هم حتمی بود.
ولی وقتی فرد وارد این مرحله میشود احساساتش کنترلشدهتر میشود. این احساسی است که زوجها را به هم متعهد میکند و هورمونهایی که در این مرحله به وسیله سیستم عصبی آزاد میشوند، هورمونهایی هستند که باعث میشود دو نفر به هم وفادار بمانند.
برای ترشح مداوم این هورمونها بهخصوص اکسی توسین لازم است زوجین دینامیک و فعال باقی بمانند چون به مرور زمان میزان دوپامین در بدن کاهش مییابد و از میزان اشتیاق کاسته میشود.
برای افزایش آن لازم و ضروری است که زن و مرد خلاق باشند و مدام در مورد خاطرات یا آرزوهایشان صحبت کنند. هر جرقهای میتواند سبب ترشح اکسیتوسین شود؛ اگرجرقهای نباشد طبیعی است که به مرور آتش خاموش میشود.برای تداوم زندگی، ایجاد خلاقیت و تازگی برعهده هر دو جنس زن و مرد است در غیر این صورت عشق به راحتی از بین میرود و کاری از دست هورمونها برنمیآید.
شما با افراد بسیاری برخورد کرده و در تماس بودهاید اما اخیر با شخصی روبهرو شدهاید که احساس متفاوتی نسبت به او دارید ولی مطمئن نیستید که او همان شخصی است که دنبالش بودهاید. برای رسیدن به جواب خود در این قسمت ۱۰ علامتی که نشان میدهد عاشق او شدهاید را میخوانید.
بعد از برهم خوردن یک رابطه تا زمانی طولانی طرفین به یکدیگر فکر میکنند و اغلب به این فکر میکنند که آیا راه درستی را انتخاب کردهاند یا خیر، ولی از زمانی که او را دیدهاید دیگر فکر برگشت به نامزد قبلی خود را به سر راه نمیدهید و تمایلی به برقراری رابطه مجدد ندارید. نامزد قبلی شما دیگر مانند گذشته برایتان جالب نیست.
فکر شما سراسر از یاد و اندیشه اوست. بیدلیل به فکر شما میآید و از خود میپرسید که آیا به اندازهای که به او فکر میکنید، او هم به شما فکر میکند؟ همیشه به این فکر هستید که در ذهن او چه میگذرد یا حتی فکر تماس گرفتن با او به سرتان میزند اما به دلیل ترس از نپذیرفتن او از این کار خودداری میکنید.
اگر او آخرین چیزی است که پیش از خواب به فکر شما میآید و اولین چیزی است که بعد از بیدار شدن به ذهن شما خطور میکند و حتی چندین بار رویای او را دیدهاید، دیگر لازم نیست ادامه این مطلب را بخوانید تا بفهمید عاشق شدهاید یا نه.
رنگ صورتی از تركيب رنگ قرمز و سفيد ، به دست ميآيد. اين رنگ از عشق و احساسات سخن ميگويد و به فرد احساس آرامش ميدهد.
بررسی ها نشان می دهند تمام افراد هر چند وقت یکبار باید لباسی به رنگ صورتی بپوشند تا احساس شادی و نشاط کنند و این باور نادرست که رنگ صورتی ویژه ی ن است تنها باعث دور کردن مردان از رنگ های شاد و آرامش بخش می شود.
خواص و خصوصیات و تاثیر رنگ صورتی بر بدن
عکس با رنگ صورتی اثر آرامبخشی دارد. در ورزشگاهها معمولاً رختکن تیم حریف را به رنگ صورتی نقاشی میکنند تا بازیکنان آنها کم انرژی و منفعل شوند.
رنگ صورتي ، آرام بخش و تسكين دهنده است و احساسات عاشقانه را در افراد به وجود ميآورد.
رنگ
صورتي ، رنگي نه است كه چهره ن را با نشاط و دل گرم ميكند و
احساسات لطيف آنها را تحت تاثير قرار مي دهد. این رنگ باعث تحريك عواطف و
احساسات ميشود و فرد را مهربان ميكند. شما ميتوانيد از اين رنگ براي
بهتر شدن روابط عاطفي و مشكلات ارتباطي خود استفاده كنيد.
استفاده مدام از رنگ صورتي باعث ميشود فرد حساس ، خيال باف و رويايي بشود و از دنياي واقعي فاصله بيشتري بگيرد.
رنگ صورتي ،
رنگي سرگرم كننده و رنگ مطلوب كودكان به خصوص دختران خردسال است. با ديدن
اين رنگ غريزهي پدري يا مادري فرد تحريك ميشود.
رنگ صورتي
بردباري و صبوري را به انسان القا مي كند و افراد را به مهرباني و محبت
تشويق ميكند. وقتي شخصي ناراحت و عصباني باشد ، رنگ صورتي به او پيام
ميدهد كه آرام باش تا مسائل مسير طبيعي خود را طي كند.
استفاده از
رنگ صورتي در رنگ آميزي مكانهاي مختلف ، در كاهش پرخاشگري موثر است. به
همين دليل در موارد بسياري براي رنگ آميزي ديوارهاي زندانها و مكانهاي پر
استرس از رنگ صورتي استفاده ميشود.
باقي ماندن
طولاني مدت در فضاهاي صورتي رنگ ، هشياري را پايين ميآورد و احساس خواب
آلودگي و كسالت را به همراه ميآورد. مردان نيز رنگهاي صورتي هلويي را به
صورتي ارغواني ترجيح ميدهند.
الماس صورتی رنگ
الماسهای صورتی حداقل از چهار منطقه بهدست میآیند: هند، آفریقای جنوبی، برزیل و استرالیا. امروز به دلیل ذخایر باور نکردنی معدن آرگیلی Argyle این نوع الماس به "الماس گرانبها" شهرت دارد.
دکوراسیون صورتی
وقتی دیوارهای اتاق را با صورتی روشن رنگ آمیزی کنید، حضور این رنگ در چیدمان خانه، می تواند به محیط، شادابی ملایمی ببخشد.
عموما رنگ سفید، به ترکیبات صورتی کمک می کند که جلوه بهتر و زیباتری داشته باشند و جلوه بسیار بیشتری از خود نشان دهند. به عنوان مثال استفاده از اجزای مختلف دکوراسیون، مثل مبلمان، درب ها، تابلوهای هنری و . با رنگ های خنثی به ویژه سفید، همراه با دیواری که به رنگ صورتی روشن درآمده است، ظاهر بسیار خوبی ایجاد خواهد کرد. همچنین بهره گیری از طیف های روشن صورتی، در کنار دیگر انواع صورتی با تنالیته های مختلف می تواند بسیار دلفریب و اغوا کننده باشد و ظاهر خیلی دلچسبی به دکوراسیون اتاق ببخشد.
در پایان باید بگوییم اگر صورتی رنگ مورد علاقه شماست،
شما فردی دوست داشتنی، مهربان، سخاوتمند و بسیار حساس هستید. همچنین به
راحتی با دیگران ارتباط برقرار میکنید و دوستان زیادی دارید. اگر رنگ
صورتی را دوست دارید بسیار خوش بین هستید و همیشه جنبهی مثبت هر چیزی را
در نظر میگیرید.
سفیده تخممرغ، منافذ باز پوست شما را کاهش میدهد و یک احساس چسبندگی موقت در صورت شما ایجاد میکند. ویتامین C موجود در لیمو میتواند جوشهای سر سیاه و سایر لکه های صورت شما را پاک کند.
روش استفاده از این ماسک:
گوجهفرنگی حاوی لیکوپن است که برای جلوگیری و پیشگیری از پیری زودرس بسیار مفید است.
روش استفاده از ماسک:
توت فرنگی حاوی آلفا هیدرواکسی اسید است که سلولهای مرده را از پوست، جدا میکند و حاوی اسید سالیسیلیک است که چربی اضافهی روی پوست را که باعث شیوع بیماریهای پوستی میشود را کاهش میدهد.
روش استفاده از ماسک:
اسیدهای موجود در گریپ فروت، سبب باز شدن سلولها میشوند، پوست شما را با طراوت میسازد. ویتامین C موجود در گریپ فروت میتواند کلاژن را افزایش دهد که باعث میشود صورت شما، نرمتر شود.
روش استفاده از ماسک:
آووکادو دارای ویتامین E است که برای پوستهای خشک مناسب است و نارون کوهی نیز، چربی و آلودگیهای اضافی پوستی را پاک میکند.
روش استفاده از ماسک:
مانند توت فرنگی، هلو حاوی آلفا هیدرواکسی اسید است و آرد جوی دو سر، پوستهای خشک را نرم و لطیف میکند.
روش استفاده از ماسک صورت:
درباره این سایت